-پاسخ آیت الله سیستانی درباره لباس مشکی در محرم وصفر
-پاسخ آیت الله خامنه ای درباره افطار کردن با تربت امام حسین علیه السلام
-دست زدن همراه با شادي و خواندن و ذكر صلوات بر پيامبر اكرم و آل او(ص) درجشن هايي كه به مناسبت ايام ولادت ائمه(ص) و اعياد وحدت و مبعث برگزار مي شود چه حكمي دارد؟ اگر اين جشن ها در مكانهاي عبادت مانند مسجد و نمازخانه هاي ادارات و يا حسينيه ها برگزارشوند، حكم آنها چيست؟
-پاسخ آیت الله شبیری زنجانی درباره جشن عروسی در ماه محرم وصفر
-پاسخ آیت الله مکارم شیرازی درباره اصلاح و آرایش در ماه های محرم و صفر
-پاسخ آیت الله روحانی درباره جنگ عایشه با امیرالمؤمنین (علیه السلام) از همه گناهان بدتر بود
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز روز عید غدیر
-پاسخ آیت الله جوادی آملی درباره نماز عید غدیر
-پاسخ آیت الله حکیم در باره افضل بودن حضرت علی علیه السلام از بقیه ائمه وپیامبران
-پاسخ آیت الله وحید خراسانی درباره سیگار کشیدن در ماه رمضان

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

  کد مطلب:15484 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:5

آيا خوبي هاي خليفه دوم ، عمر بواقع بيش از بدي هاي او بود ؟
روشن است كه هر جا جامعه اي كه بخواهد در راه سعادت و ترقّي و تكامل گام بردارد ، نيازمند رهبري است كه از اموري كه در سعادت و تكامل آن جامعه مؤثّرند ، آگاهي داشته باشد . و در ضمن ، از هر گونه انحراف و لغزشي در اجراي قوانين به دور باشد .
بعد از رحلت پيامبر ( ص ) ، جامعه نو پاي مسلمانان كه هنوز تفكرات بيشتر افراد آن داراي رگه هايي از افكار و عادات و تعصبات جاهلي بود ، به سرپرستي نياز داشت كه همانند پيامبر از تمام قوانين الهي آگاهي كامل داشته و از لغزش و انحراف نيز ، مصون باشد؛ تنها فردي كه در آن زمان ، داراي چنين خصوصيّاتي بود ، اميرمؤمنان ، علي ( عليه السلام ) بود . آن حضرت بود كه از تمام حقايق قرآن و اسلام آگاهي كامل داشت . آن حضرت بود كه ايمان و اخصلاصش نسبت به خداوند و پيامبر ( ص ) حد و مرز نداشت و هم او بود كه از كودكي در دامان پيامبر ( ص ) تربيت يافته بود و پيامبر ( ص ) به دستور خداوند او را براي چنين منصب خطيري برگزيده بود . در شرايط دشواري كه بعد از رحلت پيامبر ( ص ) به وجود آمده بود ، كسي جز او صلاحيّت آن را نداشت كه زمام امور مسلمانان را به دست گيرد؛ تنها علي ( عليه السلام ) بود كه مي توانست در آن اوضاع زمام امور را به دست گرفته و كشتي طوفان زده اسلام را به ساحل نجات رهبري كند؛ امّا دريغا كه در اين بين ، عدّه اي به اين فكر افتادند كه بر مسند خلافت تكيه زنند و بر مردم حكومت كنند .
آنها در اين راه كوشش ها كردند و توطئه ها چيدند ، تا اينكه سرانجام اين منصب خطير را كه هيچ گونه صلاحيّتي براي آن نداشتند ، اشغال نمودند و امّت اسلام را از رهبري شخصي چون علي ( عليه السلام ) محروم ساختند .
خلافت آنها بود كه راه را براي خلافت عثمان ، معاويه ، يزيد ، هارون الرشيد ، متوكّل و در نهايت شاهان عثماني باز نمود و در نتيجه ، مسلمانان را در چنگال نيروهاي استعماري گرفتار ساخت و وضع امّت اسلام را به جايي رساند كه امروزه شاهد آن هستيم؛ آيا همين انحراف و جنايت كه همه به آن اعتراف دارند ، براي عُمر كافي نيست ؟
آيا شخص منصف و بي تعصّبي در كنار اين انحرافات و جنايات عمر ، مي تواند خوبي هايي نيز براي او ببيند ؟ اين كار به اين شبيه نيست كه ما مثلاً براي چنگيزخان و هلاكوخان خوبي هايي جستجو كنيم ؟ و اينك ما به برخي ديگر از نقاط منفي عُمر كه در كتابهاي تاريخي اهل سنّت نقل شده است ، اشاره مي كنيم :
1 . اعتراض او به پيامبر ( ص ) در مورد صلح حديبيه .
{P - ر . ك به : السيره الحلبيه ، ج 3 ، ص 22 . P}
2 . نسبت دادن هذيان گويي به پيامبر ( ص ) در روزهاي آخر عمر آن حضرت .
{P - ر . ك به : صحيح بخاري ، ج 4 . P}
3 . اعتراض او به پيامبر ( ص ) در مورد نماز خواندن بر ابن ابي منافق .
{P - ر . ك به : صحيح بخاري ، ج 4 ، ص 18 . P}
4 . منع كردن او از متعه حج كه در قرآن ، حكم آن ذكر شده و پيامبر ( ص ) نيز ، آن را انجام داد؛ ولي عمر تنها از آن منع نمود ، بلكه مرتكبين آن را تهديد به مجازات هم كرد .
{P - اين مطلب در تفسير فخر رازي كه از تفاسير اهل سنّت است ، نقل شده است . P}
5 . تغيير دادن اذان نماز و زياد نمودن بعضي از فصول آن .
{P - ر . ك به : موطاء ، امام مالك . P}
6 . شركت ننمودن در لشگر اسامه ، با آن كه پيامبر ( ص ) درباره شركت در آن تأكيد فرمود و كساني را كه در آن شركت نكنند ، لعنت فرمود .
{P - ر . ك به : كتاب السقيفه ، جوهري . P}
7 . شراب خوردن ، حتّي بعد از نزول آيات تحريم . و موارد بسيار ديگر كه در كتاب هايي چون « دلايل الصدق » ، « احقاق الحق » ، « النص و الاجتهاد » و « الشافي » نقل و مدارك آن نيز ذكر شده است .
{P - ر . ك به : المستطرف ، شهاب الدين ابشيهي . P}

مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.